English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (787 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lexicography U فرهنگ نویسی واژه نگاری
lexical U وابسته به فرهنگ نویسی
chromatographic U وابسته برنگ نگاری
uranographic U وابسته به اسمان نگاری
uranographical U وابسته به اسمان نگاری
lexical U وابسته به فرهنگ لغات
topographic U وابسته بنقشه برداری یا مکان نگاری
intercultural U وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
stenogrsphic U وابسته به تند نویسی
tachygraphic U وابسته به تند نویسی
prescriptive U وابسته به نسخه نویسی تجویزی
chirographic U وابسته به دست نویسی دستخطی
aphoristic U وابسته به موجز نویسی یا پندنویسی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
philological U وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lexicography U فرهنگ نویسی
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
onomasticon U فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
pyretic U وابسته به تب
attendant U وابسته
relevant U وابسته
pertianing U وابسته
messianic U وابسته به
pyrexic U وابسته به تب
febile U وابسته به تب
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
congenerous U وابسته
elfin U وابسته به جن
pertaining U وابسته
commissarial U وابسته به
thereof=of that U وابسته به ان
correspondents U وابسته
correspondent U وابسته
comprador U وابسته
subordinated U وابسته
attendants U وابسته
attributable U وابسته به
subordinate U وابسته
cantabrigian U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
interdependent U وابسته
elysian U وابسته به
subordinates U وابسته
diphtheric U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
of kin U وابسته
attached U وابسته
subordinating U وابسته
contingents U وابسته
contingent U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
germane U وابسته
wedded U وابسته
related U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
federated U وابسته
belonging U وابسته ها
aquatic U وابسته به اب
appurtenant U وابسته
pertinent U وابسته
syncop U وابسته به غش
tuitionary U وابسته به
relative U وابسته
dependent U وابسته
sexual organs U وابسته به
dependant U وابسته
dependants U وابسته
thereof U وابسته به ان
federating U وابسته
hanger on U وابسته
akin U وابسته
attache U وابسته
levitical U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
federate U وابسته
riverrine U وابسته به
israelitish U وابسته به
monitorial U وابسته به
federates U وابسته
affiliate U وابسته
pictography U تصویر نگاری رمز نگاری
pocky U وابسته به ابله
plumbous U وابسته به سرب
pleural U وابسته به شامه شش
landed U وابسته بزمین
menstrual U وابسته به قاعده گی
predial or prae U وابسته به زمین
auditive U وابسته به شنوایی
municipal U وابسته بشهرداری
investigatory U وابسته به رسیدگی
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
emotive U وابسته به احساسات
vital U وابسته به زندگی
scientific U وابسته بعلم
degenerative U وابسته به انحطاط
vital U وابسته بزندگی
seminal U وابسته به منی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
planetary U وابسته به سیاره
focal U وابسته بکانون
marine U وابسته به دریانوردی
maritime U وابسته بدریانوردی
naval U وابسته به کشتی
skiey U وابسته باسمان
potamic U وابسته به رودها
oratorical U وابسته به سخنرانی
missions U وابسته به ماموریت
mission U وابسته به ماموریت
pessimistic U وابسته به بدبینی
nasal U وابسته به منخرین
social U وابسته بجامعه
subversion U وابسته به خرابکاری
structurally U وابسته به بنا
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
human U وابسته بانسان
humans U وابسته بانسان
generic U وابسته به تیره
paralytics U وابسته به فلج
structural U وابسته به ساختمان
paralytic U وابسته به فلج
materialistic U وابسته به مادیات
connubial U وابسته به زناشویی
marines U وابسته به دریانوردی
structural U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
nasal U وابسته به بینی
locomotives U وابسته به تحرک
scientail U وابسته به علم
scolopendrine U وابسته به هزارپاها
horticultural U وابسته به گل برزی
scribal U وابسته به کتابت
sculptural U وابسته به هنرپیکرتراشی
symbiotic U وابسته به همزیگری
mimetic U وابسته به تقلید
comics U وابسته به کمدی
comic U وابسته به کمدی
scansorial U وابسته بصعود
saturnian U وابسته بزحل
satellitory U وابسته به اقمارسیارات
locomotive U وابسته به تحرک
rhinal U وابسته به بینی
secretarial U وابسته به منشیگری
secretarial U وابسته بدبیرخانه
clerical U وابسته به روحانیون
optic U وابسته به بینایی
rabid U وابسته به هاری
veterinary U وابسته بدامپزشکی
architectural U وابسته به معماری
angelical U وابسته به فرشته
angelic U وابسته به فرشته
sister services U خدمات وابسته
declamatory U وابسته به دکلمه
masonic U وابسته به فراماسون
skyey U وابسته باسمان
societal U وابسته به اجتماع
cervical U وابسته به گردن
sorcerous U وابسته به جادوگری
soudanese U وابسته به soudan
specie U وابسته بسکه
Koranic U وابسته بقران
minim U وابسته به حداقل
minims U وابسته به حداقل
secular U وابسته بدنیا
sermons U وابسته بموعظه
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1affixation
1popsicle
1pedal pamping
1construed
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com